مردی که دو پای چپ داشت

مردی که دو پای چپ داشت


مردی که دو پای چپ داشت

 

:  مردی که دو پای چپ داشت
:  داستان های انگلیسی قرن 20
   پی جی وودهاوس
   نیلوفر خوش زبان
:   نون
:  ۱۳۹۷
:  ۲۶۸

 

درباره کتاب:

مجموعه داستان «مردی که دو پای چپ داشت» مجموعه‌ای از سیزده داستان طنز از داستان‌نویس و طنزپرداز انگلیسی «پی. جی. وودهاوس» است که طی هفت دهه زندگی، چندین رمان، مجموعه ‌داستان و نمایشنامه موزیکال نوشت و بسیاری را با نوشته‌هایش به خنده واداشت. سر پلام گرِنویل وودهاوس چندین رمان، مجموعه داستان کوتاه و نمایشنامه‌ی موزیکال در کارنامه‌ی بالغ بر هفتاد سال نویسندگی خود دارد و او را یکی از بزرگترین طنزپردازان قرن بیستم میلادی می‌دانند. وودهاوس نخستین داستان‌اش را در ۱۹سالگی منتشر کرد و تا آخرین روز حیات دست از نوشتن برنداشت. با این‌که اغلب داستان‌های وودهاوس در فضای انگلستان می‌گذرد، خود او بیش‌تر عمرش را در امریکا سپری کرد و به تبع آن، از نیویورک و هالیوود به عنوان زمینة بعضی از رمان‌ها و داستان‌های کوتاه‌اش بهره گرفت. خودش معتقد بود یکی از عواملی که باعث طنزآمیز بودن نوشته‌هایش می‌شود نوع نگاه‌اش به زندگی است: «اگر زندگی را ساده بگیرید، همه‌چیز را خنده‌دار خواهید یافت. شاید به این خاطر که این‌طور به دنیا آمده‌اید.» وودهاوس نویسندة پرکاری بود و بین سال‌های ۱۹۰۲ تا ۱۹۴۷ بیش از نود کتاب شامل چهل نمایشنامه، دویست داستان کوتاه و تعدادی نوشته دیگر به چاپ رساند. او مورد ستایش بسیاری از نویسندگان هم‌عصرش، مانند جورج اورول، مکس بیربام، رادیارد کیپلینگ و اِی. هاوسمن بوده و «مردی که دو پای چپ داشت» از آثار شاخص او به شما می‌آید. داستان‌های این مجموعه را می‌توان جزو آثار مطرح طنز دنیا به شمار آورد که نویسنده و شخصیت‌هایش هنوز در ایران آنچنان معرفی نشده‌اند. «بیل، سگ شکاری»، آزاد کردن گاسی جوان»، «تعطیلات ویلتون»، ملاقات با مرد خجالتی»، ورود به اجتماع»، «در گایزنهامر»، «مَک چگونه مَک شد»، «سیاه، رنگ شانس»، «عاشقانة یک پلیس زشت» و «دریای فتنه و آشوب» از داستان‌های این مجموعه داستان طنز هستند. از سال ۲۰۰۰ تا کنون، هر ساله جایزه وودهاوس به بهترین اثر طنزآمیز سال تعلق می‌گیرد. این جایزه تنها جایزة ادبی بریتانیا در زمیه آثار طنز و کمیک به شمار می‌رود. در قسمتی از این کتاب می خوانیم: «شگفت‌انگیزترین شب زندگی‌ام آن شبی بود که ویلتون من را محرم راز خود دانست. این‌که چرا از بین همه من را انتخاب کرد، نمی‌دانم. ترجیح می‌دهم فکر کنم چون آن شب تنها بودیم، من و ویلتون، در آن حال و هوای روحی خاص که آدم یا باید سفرة دلش را پیش یک نفر باز کند و یا از درد بترکد؛ و ویلتون از بین این دو گزینة لعنتی، اولی را انتخاب کرد. توی ماجراهای عشقی، قوی‌ترین آدم‌ها معمولاً سست‌ترین و بی‌دل و جرأت‌ترین‌ها از آب درمی‌آیند. ویلتون سیزده تا وزنه را یک‌جا می‌زد و ماهیچه‌هایش به کابل‌های فلزی می‌ماند، اما در آن شرایط بحرانی اگر یک تخم‌مرغ آب‌پز جای او بود قطعاً شهامت بیشتری از خودش نشان می‌داد. ویلتون رقت‌انگیز بود.»

 

 

 

:  مردی که دو پای چپ داشت
:  داستان های انگلیسی قرن 20
   پی جی وودهاوس
   نیلوفر خوش زبان
:   نون
:  ۱۳۹۷
:  ۲۶۸

 

درباره کتاب:

مجموعه داستان «مردی که دو پای چپ داشت» مجموعه‌ای از سیزده داستان طنز از داستان‌نویس و طنزپرداز انگلیسی «پی. جی. وودهاوس» است که طی هفت دهه زندگی، چندین رمان، مجموعه ‌داستان و نمایشنامه موزیکال نوشت و بسیاری را با نوشته‌هایش به خنده واداشت. سر پلام گرِنویل وودهاوس چندین رمان، مجموعه داستان کوتاه و نمایشنامه‌ی موزیکال در کارنامه‌ی بالغ بر هفتاد سال نویسندگی خود دارد و او را یکی از بزرگترین طنزپردازان قرن بیستم میلادی می‌دانند. وودهاوس نخستین داستان‌اش را در ۱۹سالگی منتشر کرد و تا آخرین روز حیات دست از نوشتن برنداشت. با این‌که اغلب داستان‌های وودهاوس در فضای انگلستان می‌گذرد، خود او بیش‌تر عمرش را در امریکا سپری کرد و به تبع آن، از نیویورک و هالیوود به عنوان زمینة بعضی از رمان‌ها و داستان‌های کوتاه‌اش بهره گرفت. خودش معتقد بود یکی از عواملی که باعث طنزآمیز بودن نوشته‌هایش می‌شود نوع نگاه‌اش به زندگی است: «اگر زندگی را ساده بگیرید، همه‌چیز را خنده‌دار خواهید یافت. شاید به این خاطر که این‌طور به دنیا آمده‌اید.» وودهاوس نویسندة پرکاری بود و بین سال‌های ۱۹۰۲ تا ۱۹۴۷ بیش از نود کتاب شامل چهل نمایشنامه، دویست داستان کوتاه و تعدادی نوشته دیگر به چاپ رساند. او مورد ستایش بسیاری از نویسندگان هم‌عصرش، مانند جورج اورول، مکس بیربام، رادیارد کیپلینگ و اِی. هاوسمن بوده و «مردی که دو پای چپ داشت» از آثار شاخص او به شما می‌آید. داستان‌های این مجموعه را می‌توان جزو آثار مطرح طنز دنیا به شمار آورد که نویسنده و شخصیت‌هایش هنوز در ایران آنچنان معرفی نشده‌اند. «بیل، سگ شکاری»، آزاد کردن گاسی جوان»، «تعطیلات ویلتون»، ملاقات با مرد خجالتی»، ورود به اجتماع»، «در گایزنهامر»، «مَک چگونه مَک شد»، «سیاه، رنگ شانس»، «عاشقانة یک پلیس زشت» و «دریای فتنه و آشوب» از داستان‌های این مجموعه داستان طنز هستند. از سال ۲۰۰۰ تا کنون، هر ساله جایزه وودهاوس به بهترین اثر طنزآمیز سال تعلق می‌گیرد. این جایزه تنها جایزة ادبی بریتانیا در زمیه آثار طنز و کمیک به شمار می‌رود. در قسمتی از این کتاب می خوانیم: «شگفت‌انگیزترین شب زندگی‌ام آن شبی بود که ویلتون من را محرم راز خود دانست. این‌که چرا از بین همه من را انتخاب کرد، نمی‌دانم. ترجیح می‌دهم فکر کنم چون آن شب تنها بودیم، من و ویلتون، در آن حال و هوای روحی خاص که آدم یا باید سفرة دلش را پیش یک نفر باز کند و یا از درد بترکد؛ و ویلتون از بین این دو گزینة لعنتی، اولی را انتخاب کرد. توی ماجراهای عشقی، قوی‌ترین آدم‌ها معمولاً سست‌ترین و بی‌دل و جرأت‌ترین‌ها از آب درمی‌آیند. ویلتون سیزده تا وزنه را یک‌جا می‌زد و ماهیچه‌هایش به کابل‌های فلزی می‌ماند، اما در آن شرایط بحرانی اگر یک تخم‌مرغ آب‌پز جای او بود قطعاً شهامت بیشتری از خودش نشان می‌داد. ویلتون رقت‌انگیز بود.»